گروه ورزش|شهرآرانیوز، سیاوش یزدانی، مدافع استقلال از آنچه برایش رخ داده عمیقا غمگین است و مصطفی آجورلو و فرهاد مجیدی را مسبب آنچه رخ داد میداند. یزدانی بدون ملاحظه کاری درباره آنچه در روزهای اخیر رقم خورد این توضیحات را ارائه میکند: «باید بگویم میدانستم که مهلت ۶ ماهه حضورم در تیم ملی همچین روزی تمام میشود و باشگاه هم فکر میکنم که قطعا میدانست، اما باشگاه هر روز به من میگفت که اوکی میشود و کارت اوکی است و سرباز قهرمان میشوی و اتفاقات خوبی میافتد؛ من گفتم که یک ماه دیگر بیشتر فرصت ندارم، اما به من گفتند که اوکی میشود، حتی من نمیدانستم که سرباز ارتش هستم یا سپاه و واقعا این مسائل را نمیدانم، چون دنبال این چیزها نبودم و درگیر فوتبالم بودهام. من در یکی دو روز گذشته متوجه شدم که سهمیه سپاه هستم و باید به فجرسپاسی میرفتم و اصلاً این چیزها را نمیدانستم و باشگاه من را راحت کرده بود؛ هم باشگاه و هم آقای مجیدی. من چندینبار با آقای مجیدی صحبت کردم، حتی آنقدر اوضاع خراب بود که من ۲-۳ روز قبل سر تمرین نرفتم و به پلیس +۱۰ رفتم و سر تمرین دیر حضور پیدا کردم که آقای مجیدی گفتند دیر آمدی و اجازه تمرین نداری! من گفتم که آقا فرهاد شرایط روحیام خراب است.»
یزدانی در ادامه صحبتهایش درباره رفتار آجورلو این چنین افشاء گری میکند: «آنجا به آقای آجورلو زنگ زدند و آقای آجورلو ناراحت شدند که چرا سیاوش رفته و پیگیری کرده است؟ من گفتهام که اوکی میکنم، پس اوکی خواهم کرد. من هم جواب دادم که آقای آجورلو پس کارم را اوکی کن و خیالم را راحت کن، ۳ ماه است که میگویم اگر اوکی میشود یا نمیشود لطفا به من بگویید، چون آیندهام است و زندگیام. احساس میکنم دعوایی بین نظاموظیفه و باشگاه استقلال شروع شد؛ من و حسین مرادمند روحمان از این اتفاقات خبر نداشت. اصلاً ما روحمان از این دعوای پیشآمده خبر نداشت، اگر قرار بود که سرباز شویم به ما میگفتند تا به فجرسپاسی میرفتیم و بازی میکردیم؛ اصلاً از ابتدای فصل صحبتی نبود و باشگاه برای ما سنوات میگرفت، باشگاه واقعا خیال من را راحت کرده بود و گفتند برای تو اتفاقی نمیافتد. من حتی نمیدانستم که سپاه هستم، اگر میدانستم زودتر خودم را سرباز میکردم و به فجرسپاسی میرفتم. من حتی تا امروز امیدوار بودم و با تیم به مشهد رفتم و در رختکن گفتم که پنجره نقل و انتقالات بسته است، تکلیف من چیست؟ من باید چه کار کنم؟»
یزدانی با ناراحتی بیشتر حرفهایش را ادامه داد: «من قربانی شدم و آینده من تباه میشود؛ من ۲۰ سال زحمت کشیدم تا به این جایگاه برسم، شما میدانید که بازیکن استقلال شدن چقدر سخت است و بعد از آنهم ملیپوش شدن. خیلی از جوانان آرزو دارند که به اینجا برسند، آنهایی که من را میشناسند میدانند که چقدر برای رسیدن به این جایگاه زحمت کشیدم، ولی با یک سهلانگاری تمام زندگی من در حال نابود شدن است. نمیدانم الان به چه کسی اعتراض کنم، یقه خودم را بگیرم؟ یقه باشگاه را بگیرم یا یقه نظام وظیفه؟ اما الان چه کسی میخواهد جواب آینده تباهشده من را بدهد. من ۲۰ سال زحمت کشیدم و به جایگاهی رسیدم، حتی امروز به رختکن رفتم و گفتم که تکلیفم چه میشود، به من گفتند که تو را به فجر میدهیم و به صورت قرضی از فجر تو را میگیریم و سه ماه در اینجا برایمان بازی میکنی! اگر قرار بود ما زودتر برویم، زودتر به ما میگفتند تا برویم؛ حتی میگویم که تا امروز هم به من میگویند که اوکی میشود! باشگاه به من میگفت که اوکی میشود، به من گفتند تو بیا و ما هم برایت اوکی میکنیم. حتی گفتند بیا قراردادت را تمدید کن که من گفتم شما مسئله سربازی را حل کنید، من مشکلی برای تمدید قرارداد ندارم.»
مدافع سابق استقلال حرفهایش را این گونه به پایان برده است: «الان سر من کلاه رفته، سر من نه، سر زندگی و خانوادهام کلاه رفته است؛ اصلاً اشتباه شده و به اینجا رسیده، حالا نمیدانم که چه کسی اینجا اشتباه کرده و کاری به این کارها ندارم، من الان دست کمکم را به سوی مسئولین دراز میکنم. قانون باید حامی یک جوان مفیدش در این جامعه باشد، من الان از قانون توقع دارم که حمایتم کند، شاید الان بگویند که یزدانی باید به خدمت برود، اما آنها باید الان از من حمایت کنند، چون شهروند مفیدی برای این جامعه بودهام.»